مرا تُرکی است مشکین موی و نسرین بوی و سیمین بر

سُها لب، مشتری غبغب، هلال ابروی و مَه پیکر

 

چو گردد رام و گیرد جام و بخشد کام و تابد رخ

بُوَد گلبیز و حالت خیز و سِحر انگیز و غارتگر

 

دهانش تنگ و قلبش سنگ و صلحش جنگ و مِهرش کین

به قد تیر و به مو قیر و به رخ شیر و به لب شِکّر

 

چه بر ایوان، چه در میدان، چه با مستان، چه در بستان

نشیند تُرش و گوید تلخ و آرد شور و سازد شرّ

 

چو آید رقص و د ساق و گردد دور، نشناسم؛

ترنج از شَست و شَست از دست و دست از پا و پا از سر!

 

جیحون یزدی



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها